پاسخی که امام خمینی به چرایی عقب‌ماندگی مسلمانان داد؛

بازگشت به خویشتن در اندیشه امام خمینی

ایده بازگشت به خویشتن در پاسخ از چرایی جاماندگی مسلمان از قافله پیشرفت صنعتی در اروپا مطرح شد. بر اساس این ایده تنها راه بهبود وضعیت مسلمانان در بازگشت به خویشتنِ اسلامی و مبانی اصیلِ اسلام است که درنتیجه اختلاط و مراوده با اندیشه‌های غربی فراموش شده است، اما خویشتنِ موردنظر امام خمینی، که بازگشت به آن را تبلیغ می‌کردند، گستره وسیعی داشت

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ ایده بازگشت به خویشتن در پاسخ از چرایی جاماندگی مسلمان از قافله پیشرفت صنعتی در اروپا مطرح شد. بر اساس این ایده تنها راه بهبود وضعیت مسلمانان در بازگشت به خویشتنِ اسلامی و مبانی اصیلِ اسلام است که درنتیجه اختلاط و مراوده با اندیشه‌های غربی فراموش شده است. بر این مبنا، اسلام و تاریخ صدر آن، به‌ویژه الگوگیری از سنت و سیره پیامبر می‌تواند تمام احتیاجات جوامع مسلمان را برطرف کند و افزون بر این، از مشکلاتی که جوامع غربی در نتیجه مدرنیسم با آن مواجه شده‌اند نیز ممانعت به‌عمل آورد. انقلاب اسلامی ایران در حقیقت گامی در جهت تحقق ایده بازگشت به خویشتن بود و امام خمینی به‌عنوان منادی این ایده، با ارائه یک طرح عملی از بازگشت به خویشتن، گام بزرگی در مسیر تحقق آن برداشت. در این نوشتار، ایده بازگشت به خویشتن امام خمینی بررسی شده است.

رجعت به مدینه اسلامی

پرسش از چرایی عقب‌ماندگیِ مسلمان، پاسخی جز مقهور شدن در برابر تمدن غربی و بسنده کردن به ظواهر این دنیا نداشت، اما این روایت به‌سرعت در برابر افکار نوخواهانه متفکران مسلمان ــ کسانی چون شریعتی، شهید بهشتی، محمدباقر صدر و از همه مهم‌تر امام خمینی ــ در محاق رفت؛ چراکه آنها دارای سه سرمایه فرهنگی ارزشمند بودند: سرمایه تاریخی، جنبه‌های فرهنگیِ ایدئولوژی سیاسی و سرمایه ارتباطی.1 مباحث ارائه‌شده از سوی این متفکران مسلمان در حقیقت به تکوین ایدئولوژی اسلامی کمک کرد و جامعه ایرانی را که مشتاق شنیدن این روایت بود، با آن آشنا ساخت.

در مقدمه کتابی با عنوان «دیدگاه توحیدی» تلقی این افراد از کار خود به‌روشنی نمود یافته است: «بانگ سحر آید، خورشید از درون شب در حال بالا آمدن است. خورشید را در وسط زندگی خواهیم داشت برای کسی که راه‌یافته است. برای “امتی که بر اساس ایدئولوژی خود در حال تکوین” است. این مجموعه را به انگیزه همین امید آورده‌ایم و خواستیم که کاری “اصیل” باشد و در حرکت ایدئولوژیکی نقشی ایفا کند».2

مهم‌ترین راه‌حل راویانِ این روایت جدید از اسلام، که امام خمینی در رأس همه آنان قرار داشت، بازگشت به خویشتن بود که درواقع همان رجعت به مدینه فاضله اسلامی است. آرمان حکومت اسلامی نمادی از مدینه فاضله‌ای است که بشر همواره در آرزویش بوده و دوری از جهلی که بدی‌ها و فساد از مصادیق آنند. نقطه اتکای این روایت، از ایران‌زمین به ایران زمان و مرکز آن تشیعی است که تحقق چنین حکومتی را از نظر دور نداشته است. باری، اقبال مردم به مذهب تشیع و احساس همدلی، با حوائج ملی ایرانیانِ ستمدیده که سال‌های متمادی با ظلم و ستم بیگانگان مواجه بودند، همخوانی دارد.3 بر اساس این روایت، ‌راه رهایی از ستم‌ها و بندها، زدودن جراحت‌های تمدن غربی بر این پیکره است که از طریق ‌استمداد از بن‌مایه‌هایِ مذهب و پیوند قدرتمند آن با سیاست، به‌دست خواهد آمد. «بازگشت به خویشتن»، به‌عنوان گفتمان اصلی این طیف، راه‌حلی بود که برای جامعه‌ای که برخلافِ هویت وجودی‌اش به سمت سکولاریسم رانده می‌شد، ارائه شد. این گفتمان در حوزه سیاسی راه و چاره‌ای بود برای نسلی که از استبداد به تنگ آمده بود و لیبرالیسم را به دلیل سیاست‌های امپریالیستی و استعماری دولت‌های غربی و ابتذال اخلاقی این جامعه‌ها شایسته سرزنش می‌دانست و مارکسیسم را به دلیل ماهیت ماتریالیستی و ضدیتش با مذهب، نکوهش می‌کرد.4

«بازگشت به خویشتن»، به‌عنوان گفتمان اصلی این طیف، راه‌حلی بود که برای جامعه‌ای که برخلافِ هویت وجودی‌اش به سمت سکولاریسم رانده می‌شد، ارائه شد. این گفتمان در حوزه سیاسی راه و چاره‌ای بود برای نسلی که از استبداد به تنگ آمده بود و لیبرالیسم را به دلیل سیاست‌های امپریالیستی و استعماری دولت‌های غربی و ابتذال اخلاقی این جامعه‌ها شایسته سرزنش می‌دانست و مارکسیسم را، به دلیل ماهیت ماتریالیستی و ضدیتش با مذهب، نکوهش می‌کرد

هویت اسلامی و بازگشت به خویشتن

برداشت امام خمینی از اسلام نقش تعیین‌کننده‌ای در نگاه ایشان به مسئله هویت دارد. اگر بسیاری از متفکران دینی با نفی غرب‌زدگی و تلاش برای احیای خویشتن، هویت دینی را جانشین هویت غربی و تجددگرا می‌کردند، اندیشه امام خمینی در این نکته متوقف نبود و ضمن تکامل گفتمان بازگشت به خویشتن، بر نوع نگاه به دین یا اسلام سیاسی نیز متمرکز بود و همین امر در کنار پیوند اندیشه و عمل امام خمینی، وجه بارز تفاوت ایشان با بسیاری از متفکران و علمای همعصر خویش به‌شمار می‌آمد. اساسی‌ترین مؤلفه تعیین‌کننده هویت ایرانیان در نگاه امام، فرهنگ دینی بود. بی‌شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد و با انحراف فرهنگ، جامعه هرچند در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد، پوچ و پوک و میان‌تهی است. اگر فرهنگ جامعه‌ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می‌کند و بالاخره در آن مستهلک می‌شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می‌دهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشئت می‌گیرد، و ساده‌اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر با یکی از آنها امکان‌پذیر است. بی‌جهت و من‌باب اتفاق نیست که هدف اصلی استعمارگران، که در رأس تمام اهداف آنان قرار دارد، هجوم به فرهنگ جوامع زیر سلطه است.5

امام خمینی در حال اقامه نماز جماعت، در مدرسه فیضیه قم (سال 1358)

بررسی آثار امام خمینی(ره) نشان می‌دهد که ایشان در برابر نگرش غربی، نگرش اسلام ناب محمدی یا تشیع علوی یا آیین محمدی(ص) را به‌عنوان هویت اصیل مطرح می‌کردند و با احیای تفکر اسلامی و دینی یا تفکر شرقی به لحاظ مفهومی در پی ارائه طرحی نو بودند؛ بنابراین امام خواهان احیا و بازنمایی اندیشه دینی و اسلامی بودند. این احیا و بازنمایی، اندیشه و نگرشی را ارائه می‌کرد که غیر از نگرش و اندیشه غرب بود و با آن همخوانی نداشت؛ بنابراین، با مدرنیسم همسو نمی‌گردید. درواقع، از منظر ایشان گرفتار شدن انسان در درون چاه غرب و غرب‌زدگی به‌نوعی اسارت او در ماده‌گرایی و هواپرستی بود؛ زیرا در قاموس دین و از منظر حکمت انسى، غرب‌زدگی یعنی محجوب ماندن از آفتاب حقیقت شرق و فروافتادن در مغاک ظلمت غرب و دائر مدار ساختن نفس اماره و عقل معاش بشر، به‌جای توجه و نگاه به آیین و تفکرات معنوی؛ و نهایت اینکه در نگاه امام خمینی(ره)، غرب، مغرب و غروب حقیقت قدسی و دینی است و لذا در برابر آن باید اشراق دین و قداست آن بر قلب آدمیان بتابد تا از آنها با نور خدایی به عالم و جهان و انسان بنگرند و در مقابل غرب قیام کنند و اتکای خود را از غرب ببرند و بدانند که اتکای به نفس بعد از اعتماد به خدا، منشأ خیرات است و بازگشت به خویشتن حقیقی یا فطرت انسانی ـ الهی خویش برترین جایگزین برای غرب‌گرایی، غرب‌باوری و غرب‌زدگی است. بر همین اساس امام خمینی(ره) به ضرورت بیداری در مقابل غرب و نفی غرب‌زدگی تأکید می‌کردند: «تمام چهارچوب‌های پوسیده و بی‌محتوایی را که در طول این پنجاه سال، مردم را به غرب‌زدگی کشانده است خراب می‌کنیم و حکومتی مبتنی بر عدل و انصاف نسبت به همه اقشار وطن می‌سازیم و از مردم می‌خواهیم تا بر پایه‌های اسلامی خویش تکیه زنند و بر غرب و غرب‌زدگان، که موجب نابودی فرهنگ آنان شده است، پشت پا زنند».6

امام خمینی می‌اندیشید که در یک‌روند مسالمت‌آمیز و با اجرای قوانین اسلامی، جامعه ایرانی را از چنین وضعیتی نجات خواهد داد. ایشان در اجرای قوانین اسلامی نوعی عزیمت به جامعه آرمانی را می‌دیدند که بالاترین تمدن را در جهان ایجاد خواهد کرد. به گفته ایشان، تمدن اسلامی با عملی شدن قانون اسلامی در چندین قرن شکل گرفته بود و آنچه به نام تمدن اسلامی باید به حساب آورد، فراتر از آن چیزی است که مستشرقان دیده‌اند.7 طرح حکومت اسلامی در نجف این امکان را به امام خمینی داد تا عقاید خود را بیان کنند. ایشان در این طرح در اصل به اندیشه «مشروعه‌خواهی» عصر مشروطه بازگشت می‌کنند و می‌نویسند: حکومت اسلامی نه استبدادی و نه مطلقه بلکه مشروطه است. البته نه مشروطه به معنای متعارف فعلی آنکه تصویب قوانین تابع آرای اشخاص و «اکثریت» باشد؛ مشروطه ازاین‌جهت که حکومت‌کنندگان در اجرا و اداره، مقیّد به یک مجموعه مشروط هستند که در قرآن کریم و نسبت رسول اکرم(ص) معین شده‌اند. مجموعه شرایط همان احکام و قوانین اسلام است که باید رعایت و اجرا شود. از این جهت حکومت اسلامی حکومت «قانون الهی» بر مردم است.8 این مسئله باعث شد روشنفکران ایرانی در پرورش ایده‌های اتوپیایی خود از رهگذر نفی بنیان‌های مدرنیته و دستاوردهایش، به امام خمینی و گفتمان «مردم‌خواه» او برسند و زمینه‌ساز انقلابی اسلامی در بهمن 1357 شوند.9

امام خمینی لحظاتی پیش از آغاز تدریس خارج فقه در مسجد شیخ انصاری شهر نجف (دهه 1350)

امام خمینی لحظاتی پیش از آغاز تدریس خارج فقه در مسجد شیخ انصاری شهر نجف (دهه 1350)

فرجام سخن

ایده بازگشت به خویشتن نزد امام خمینی با تلقی روشنفکران و ایدئولوگ‌های چپ تفاوتی بنیادین داشت. امام خمینی بر این باور بود که با احیای سنت‌های اصیل اسلامی می‌توان هویتی پیشرو و متمایز با مدرنیته منحط غربی ایجاد و با توسل به آن، حاکمیت خداوند را بر روی زمین برقرار کرد. از همین مجرا مخالفت با طاغوت و استبداد از یک‌سو و توجه به نقش مردم و ارزش‌های اسلامی در ایجاد انسجام اجتماعی از سوی دیگر بهترین بنیان‌های قابل اتکا در تحقق و پیروزی انقلاب اسلامی بود. خویشتنِ موردنظر امام خمینی، که بازگشت به آن را تبلیغ می‌کردند، گستره وسیعی داشت و بهترین ایده برای عدالت‌خواهی و عدالت‌گستری در یک جامعه توحیدی بود.

1. محمد سمیعی، نبرد قدرت در ایران: چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟، تهران، نشر نی، 1398، ص 664.

2. مصطفی ایزدی، قاسم مسکوب، مجموعه مقالات دیدگاه توحیدی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1360، ص 150.

3. ویلیام بی من، زبان، منزلت و قدرت در ایران، ترجمه‌ رضا مقدم کیا، تهران، نشر نی، 1391، ص 56.

4. سید محمدعلی حسینی‌زاده، اسلام سیاسی در ایران، قم، دانشگاه مفید، 1386، صص 207-208.

5. سید روح‌الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج 5، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص 243.

6. همان، ص 133.

7. سید روح‌الله موسوی خمینی، کشف‌الاسرار، بی‌جا، بی‌نا، ص 273.

8. سید روح‌الله موسوی خمینی، ولایت‌فقیه: حکومت اسلامی، تهران، امیرکبیر، 1360، صص 52-53.

9. مهدی نجف‌زاده، جابه‌جایی دو انقلاب، چرخش‌های امر دینی در جامعه ایرانی، تهران، انتشارات تیسا، چ دوم، 1397، ص 394.

مسائل هویتی ایران در دهه چهارم انقلاب: نگاهی بر پویش تاریخی هویت و تحلیل بیانات آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

برای نو اندیشی درباره مسائل هویتی عصر ما، ایجاد نگرشی مبتنی بر واقعیات میدانی و تحلیل دیدگاه اندیشمندان معاصر در این حوزه ضروری است.رسیدن به این معنا که روی دیگر بروز نفی گرایی در مسائل هویتی بازتاب مثبت و مؤثر آن است، نیازمند مساعی مناسب در این باب تحقیقی است. تحلیل بیانات آیت الله خامنه ای با مداقّه در محتوای رهنمودها، حاصل تلاشی است که در سه لایه از ابعاد هویتی دهه چهارم انقلاب بعد ایرانی. اسلامی، بعد ملّی و بعد انقلابی صورت گرفته است. حاصل آن که مسائل هویتی علاوه بر تأثیر سلبی با بروز ویژگی هایی چون: گسترش روحیه ی دفاع از مرزهای مستقلّ هویت ملّی و دینی در مردم، احساس هویتِ متکی به اسلام، ایجاد روحیه مبارزه با دشمن و استکبار، ظهور روحیه ایستادگی مقابل سلطه گران در داخل و اشاعه آن در میان ملّت های مسلمان به شکلی مثبت ارزیابی شده اند. استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی داده ها با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا در مورد تحلیل داده های بیانات از ویژگی های این پژوهش است.
پیشنهاد انتشار رسمی و عمومی برآورد سالانه ج.ا.ایران از تهدیدات امنیت ملی

پیشنهاد انتشار رسمی و عمومی برآورد سالانه ج.ا.ایران از تهدیدات امنیت ملی

 

کشورهای گوناگون سالانه نسبت به انتشار برآورد خود از امنیت ملی اغلب ناظر بر اهداف، چالش‏‌ها و تهدیدات پیش رو اقدام کرده و آن را در مرئا و منظر نخبگان و سیاستمداران قرار می‏دهند. گزارش ارزیابی تهدیدهای جهانی آمریکا، راهبرد امنیت ملی روسیه، گزارش سالانه اداره حفاظت از قانون اساسی آلمان، گزارش ارزیابی از تهدیدات علیه امنیت ملی نروژ، گزارش سازمان امنیت داخلی بلژیک از تهدیدات اصلی داخلی و خارجی بلژیک در حوزه سیاسی و امنیتی و گزارش سالانه خدمات امنیتی سوئد نمونه ای از این موارد می‌‏باشند. البته این اقدام صرفا به کشورهای غربی منحصر نبوده و برخی از دیگر کشورها نیز چنین اسنادی را در قالب راهبرد امنیت ملی یا تهدیدات امنیت ملی، سالانه یا هر چند سال یکبار منتشر می نمایند.

اسناد امنیت ملی و در قضیه حاضر برآورد ملی از تهدیدات امنیت ملی عموما به هدف بازتنظیم رفتار ساختارها و نهادهای ذی مدخل در حوزه امنیت ملی نگاشته شده و به عنوان یک نقشه راه مطمح نظر قرار می‏گیرد. این اسناد عمدتا نشان دهنده گفتمان حاکم بر نوع مواجهه آن کشور با تهدیدات امنیت ملی در حوزه داخلی و خارجی است. حال این سوال مهم به ذهن خطور می‏کند که چرا این کشورها، ادراک خود از تهدیدات امنیت ملی را به صورت عمومی منتشر ساخته و به یک تعبیر با انتشار علنی آن، ادراکات خود را با دیگر کشورها به اشتراک می‏گذارند؟ آیا شناختن این ادراکات توسط رقباء و متخاصمین خود یک نوع تهدید به شمار نمی‏آید؟ اینکه چرا یک کشور، برآورد خود از تهدیدات امنیت ملی را منتشر می‌‏سازد، می‏‌توان دلایل متعددی را برشمرد؛

  1. اعلام هشدار به رقباء و متخاصمین؛ به عنوان نمونه در گزارش سال 2021 پلیس امنیت نروژ، ادعاهایی در زمینه انتقال فناوری و دانش و رصد نمودن پناهندگان و مخالفین از سوی ایران مطرح شده‌‏است. در گزارش سالانه اداره حفاظت از قانون اساسی آلمان، از ایران به عنوان حامی گروه‏های اسلام گرا با گرایش شیعی به محوریت حزب‌الله لبنان یاد شده و اظهار می‏‌د‌‌ارد ایران در تلاش است با هدف گسترش و به بروز‏رسانی برنامه موشکی؛ اقلام، تجهیزات، دانش و فناوری مرتبط با برنامه‏های موشکی را در قالب معاملات تجاری در خاک آلمان خریداری نماید. همچنین آمده‏‌است؛ نیروهای امنیتی ایران بی وقفه در حال شناسایی و رصد نیروهای اپوزوسیون ساکن در شهرهای آلمان هستند. علاوه بر این فعالیت ایران در حوزه جاسوسی و حملات سایبری را دیگر حوزه‌‏های تهدید علیه امنیت آلمان برشمرده‏‌است. گزارش سالانه خدمات امنیتی سوئد نیز ایران را در کنار چین و روسیه یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برشمرده و اعلام می‏دارد ایران برای تاثیرگذاری و استخدام محققان در سوئد تلاش می‏‌نماید. این گزارش همچنین می‌افزاید ایران در سوئد جاسوسی صنعتی می‏‌کند و این اتفاق عمدتا شامل محصولات و صنایع فناوری پیشرفته سوئدی است که می‌‎‏توانند در برنامه‏‌های هسته‌‏ای هم مورد استفاده قرار بگیرند. این کشورها با درج تلاش ایران در جهت کسب فناوری‌‏های دوگانه در جهت گسترش برنامه هسته‏‌ای و موشکی در پی اعلام این هشدار به ایران می‏‌باشند که سرویس‏‌های اطلاعاتی کشورهای متبوعه‌‏شان توانسته‏‌اند به سطحی از اطلاعات در رابطه با چگونگی اقدامات ایران در این حوزه دست یابند. پیگیری ایران و متعاقبا عدم توقف این اقدامات می‌‏تواند واکنش‌های مقابله‏‌ای را در پی داشته‌‏باشد. این اعلام اطلاع تا حدی می‏تواند به احتیاط بیشتر نهادهای ایرانی در پیگیری این قبیل اقدامات در خاک آلمان بینجامد.
  2. خط سوزی؛ کشورها با انتشار برآورد خود از تهدیدات امنیت ملی به رقباء و متخاصمین اعلام می‏‌دارند تلاش ایشان (نوع، جنس و گستردگی) اقدامات را درک کرده‌‏اند. کشور موضوع این اقدامات خود بدین باور رسیده که به جهت گستردگی و برخی ملاحظات سیاسی و اجتماعی و بعضا بین‌المللی، از امکان مقابله موثر با آن اقدامات بهره مند نیست و یا حتی به جهت پیچیدگی های حاکم بر اقدامات رقباء و متخاصمین، از اشراف و شناسایی بیش از پیش بازمانده است. این مهم کشور موضوع اقدامات را بدین نتیجه می‏‌رساند که با اعلان عمومی و ذکر برخی جزئیات، خط و مسیر بکارگیری شده از سوی کشور یا کشورهای اقدام کننده را بسوزاند یا به اصطلاح سرخ کند.
  3. فریب؛ یکی از دلایل اعلان رسمی برآورد تهدیدات امنیت ملی، فریب و به انحراف کشاندن اذهان مخاطبان با تمرکز ویژه بر رقباء و متخاصمین می‌‏باشد. کشور منتشر کننده سند با بیان اقدامات کشورهای رقیب یا دشمن که بر علیه منافع و امنیت ملی اش سازمان داده شده است بعضا فریب و انحراف اذهان مخاطبان خود را پیگیری می‏‌کند. بدین توضیح که کشور اعلان کننده، صرفا توانسته به میزان اندکی از اطلاعات راجع به چگونگی انجام اقدامات یا نیازمندی کشور رقیب یا دشمن دست پیدا کند اما با بیان کلیاتی در گزارش، در پی القاء این نکته است که بر کل مسیر و خط بکارگیری شده از سوی رقباء و دشمنان، اشراف و آگاهی دارد. حال آنکه میان آنچه که فهم شده وآنچه واقعا در حال انجام است، فاصله معتنابهی وجود دارد. این بیان ممکن است کشور رقیب و متخاصم را به این باور رساند که تمام حلقات و زنجیره‏‌های بکار گرفته شده از سوی وی در جهت تامین و تحقق پروژه، تحت اشراف و شناسایی قرار گرفته و همین امر، موجبات اختتام، احتیاط و صرف هزینه‏‌های مضاعف در جهت مستور ماندن را به همراه خواهد داشت.
  4. ادراک سازی؛ شاید مهم‏ترین دلیل انتشار عمومی این اسناد، ادراک سازی با هدف تاثیرگذاری بر نظام فکری –معرفتی متحدین در نوع توصیف و مواجهه با پدیده ها و مسائل امنیت ملی است. ادراک سازی فعالیتی است که به ما کمک می‏‌کند تا تصور و برداشت دیگران از خود را به گونه‌ای که می‏‌خواهیم، تغییر دهیم. همچنین براساس تعریفی دیگر، ادراک سازی عبارت است از فعالیت‌‏هایی در راستای ارایه اطلاعات به مخاطبین به منظور تاثیرگذاری بر عواطف، انگیزه ها، استدلال های شخصی و برآوردهای سازمانی ایشان به گونه‏ای که برداشت‌‏های مدنظر آغاز‏کنندگان این فعالیت‏‌ها در بازنمود رفتارهای بیرونی آنان دیده شود.

در همین راستا نگاهی به گزارشات منتشره از سوی کشورهای غربی در توصیف وضعیت امنیت ملی خود در حوزه خارجی نشان می‌دهد این کشورها همواره یک موضوع که به زعم شان تهدید بود یا در پی تهدید انگاری آنند را در سالیان متعدد در برآوردهای خود درج می نمایند. تکرار این تهدید یا تهدیدانگاری در درک متحدین آن کشور از تهدید مطروحه اثرگذار بوده و به تدریج متحدین به جرگه آن کشور در اعمال فشار بر کشور موضوع فیه می‌‏پیوندند. موضوع تهدیدانگاری از فعالیت‏‌های سایبری ج.ا.ایران در گزارش‏‌های منتشره از سوی دولت ایالات متحده آمریکا و متعاقب آن تکرار این تهدید در گزارش‏های منتشره از سوی کشورهای اروپایی شاهدی بر این مدعاست. از این فرایند به یکسان سازی ادراک تعبیر می‌‏گردد.

  1. یکی دیگر از اهداف اعلان رسمی برآورد امنیت ملی از ناحیه کشورها، انحراف اذهان از تهدید واقعی و معرفی خود به عنوان تامین کننده امنیت و برطرف کننده تهدید می باشد. نگاهی به گزارش ارزیابی روندهای تهدیدات جهانی آمریکا نشان می‏دهد این کشور، اقدامات منطقه‌ای، قدرت نظامی، حملات علیه منافع آمریکا، برنامه هسته‌ای، توان سایبری، مداخله و قدرت نفوذ را از عناصر تهدید ایران نسبت به امنیت ملی آمریکا برشمرده‌‏است. این درحالی است که سلسله اقدامات آمریکا در طی سالیان گذشته در تمامی حوزه‌‏های پیش گفته به شکل‏‌گیری شرایط غامض، پیچیده و ناامن‌کننده انجامیده‏است. یا اداره حفاظت از قانون اساسی آلمان در گزارش سالانه خود 80 مرتبه از عبارت ج.ا. ایران استفاده و ایران را به عنوان تهدید کننده نظام سیاسی-حقوقی آلمان توصیف کرده است. تصریح به مرکز اسلامی هامبورگ و مسجد امام علی (ع) در این گزارش دقیقا نشان از تلاش آلمان در جهت تهدید انگاری از فعالیت‌های ایران با عنوان حمایت از گروه‌‏های اسلام‌گرا شیعی دارد.

حال ج.ا.ایران که در منطقه پرچالش غرب آسیا قرار گرفته، منطقه‌‏ای که به جهت نقش آفرینی مخرب بازیگران دولتی و غیر دولتی آبستن حوادث متعددی بوده و خواهد بود. این امر ایجاب می‏کند ج.ا.ایران که هم اکنون به دلایل گوناگون و مجاهدت‏‌های مخلصانه وافر به سطحی از قدرت موثر و در بعضی شرایط و مواقع به سطحی از قدرت مطلق در پیش برندگی امور منطقه دست یابد، با تبیین درست و رسمی از مواضع خود در قبال تحولات منطقه و حتی برخی روندهای جهانی اولا از سوء برداشت رقباء و متحدین از مواضع و چرایی کنش‏های ایرانی ممانعت بعمل آورد (انتقال بلاواسطه رویکردها و رهیافت های ایرانی) ثانیا با انتشار این برآورد تحقق برخی از اهداف مطروحه را پی بگیرد. در این چارچوب خط سوزی، هشدار به رقباء و متخاصمین و ادراک سازی از مهم ترین اهداف بشمار می‏‌آید.

علی ای حال پیشنهاد می‌گردد ج.ا.ایران، انتشار رسمی و عمومی گزارش ارزیابی از تهدیدات امنیت ملی با نگاهی به سطوح منطقه‌ای و بین‌الملل را در دستور کار خود قرار دهد.

کتاب قدرت نرم در روابط بین‌الملل اثر حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محمد ملک‌زاده به همت سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، در کتاب «قدرت نرم» پس از مطالعه و بررسی پدیده قدرت نرم و آشنایی با جلوه‌ها، اهداف و مؤلفه‌های مختلف آن از منظر اسلام، با استفاده از شاخصه‌ها و آموزه‌های اسلامی-شیعی، الگوی قدرت نرم نظام اسلامی در روابط بین‌الملل ارائه گردیده و در واقع هدف علمی کتاب است.

هدف عملی نیز بکارگیری و تقویت این الگوی جدید از سوی ملت‌های اسلامی به ویژه ملت مسلمان ایران در مقابله با تهدیدات دشمنان اسلام و دستیابی به اقتدار اسلامی می‌باشد. همچنین با توجه به افزایش کاربرد جلوه‌های مختلف قدرت نرم در عصر کنونی، آشنایی با مؤلفه‌های این قدرت جهت تعامل بهتر در عرصه جهانی و روابط میان کشورها و ملت‌ها حائز اهمیت می‌باشد.

امروزه اهمیت و کاربرد قدرت نرم به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها در دستیابی به اهداف مورد نظر خود در روابط بین‌الملل ضرورتی انکارناپذیر است. این امر به ویژه در پیشبرد اهداف نظام اسلامی و منافع ملی جمهوری اسلامی نیز دارای اهمیت بسزایی می‌باشد زیرا آشنایی با مولفه‌ها و مبانی قدرت نرم و مطالعه و بررسی این پدیده امکان بهره برداری بهینه‌تر از آن و در نتیجه دستیابی بهتر، گسترده‌تر و کم‌هزینه‌تر به اهداف نظام اسلامی و منافع ملی را تسهیل می‌بخشد.

سوال اصلی که در این کتاب به آن پرداخته شده این است که الگوی اسلامی-شیعی قدرت نرم بر چه مولفه‌هایی استوار است؟

علاوه بر سوال اصلی فوق سوالات فرعی زیر را نیز باید در این بررسی شده است

۱. قدرت نرم چیست و در روابط بین‌الملل از چه جایگاهی برخوردار است؟

مؤلفه‌های قدرت نرم در عرصه جهانی چیست و بر کدام مبانی فکری و اعتقادی استوار است؟
دیدگاه اسلام در مورد این مبانی و مؤلفه‌های قدرت چیست؟

۴. مؤلفه‌های قدرت نرم نظام اسلامی در ابعاد داخلی و عرصه بین‌المللی کدام است؟

۵. راهکارهای تثبیت و ارتقا قدرت نرم اسلامی چیست؟

کتاب قدرت نرم در روابط بین‌الملل اثر حجت‌الاسلام والمسلمین محمد ملک‌زاده به همت سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بهای۵۹ هزارتومان منتشر شده است.