«حاکمان ترکیه و آذربایجان در برابر شرایط جدید جبهه مقاومت» در گفتوشنود با دکتر احمد فرشبافیان

جوان آنلاین: رؤیاپردازیهای برخی دولتهای خاورمیانه، با شکست سخت اسرائیل در طوفان الاقصی با مانعی جدی مواجه خواهد شد. از این روی، اولاً خوانش این رؤیاها ضرور مینماید و ثانیاً چند و، چون نقش بر آب شدن آنها. در گفتوشنود پی آمده، دکتر احمد فرشبافیان مدیر اندیشکده مطالعات راهبردی قفقاز، آناتولی و آسیای میانه دانشگاه تبریز در این باره سخن گفته است. امید آنکه علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
به عنوان نخستین پرسش بهتر است از این موضوع آغاز کنیم که امروز چالش اصلی در منطقه قفقاز چیست و طرفهای به وجود آورنده این چالش، چه کشورهایی هستند؟
باید گفت ایران در موضوع قفقاز، بیش از دو قرن درگیر بوده است. اما جمهوری اسلامی از سال ۱۳۶۹ مصادف با ۱۹۹۱م، یعنی از زمان فروپاشی شوروی سابق و استقلال آذربایجان به این موضوع ورود داشته است. چالشی که امروزه در قفقاز میبینیم، چالش بین دو کشور نیست، بلکه از سوی کشورهایی که در آن سوی مرزها یا در کنار مرزهای ما قرار دارند، ایجاد شده است. اگر بخواهیم از همسایگان نام ببریم، میتوانیم به کشور آذربایجان و ترکیه اشاره کنیم. از سوی دیگر یکی از دیگر محورهای چالش، ارمنستان است. امریکا، انگلیس و به ویژه رژیم صهیونیستی از جمله کشورهایی هستند که از آن سوی مرزها و در منطقه ما به دنبال تنش بوده و هستند. همه این مشکلات، به ناتوانی فکری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مسئولان جمهوری آذربایجان برمیگردد. اگر آنان در کشورشان و در حوزههای سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی، از قدرت نظری و عملی برخوردار و نحوه تعامل با همسایگان خود را بلد بودند، یقیناً کشورهای فرامرزی بر گرده اینها سوار نمیشدند و مشکلات بعدی پیش نمیآمد. ناتوانی در حکومتداری و درک نکردن مسائل مربوط به همسایگی، جمهوری آذربایجان را به کشوری تبدیل کرده که همه به آن چشم طمع دوختهاند! متأسفانه این کشور نیز به تعریف و تمجیدهای ظاهری فریفته شده است و در منطقه بحران آفرینی میکند.
اگر قرار بر ادعای ارضی در قفقاز باشد، کدام کشور بیشترین حق را در این ادعا دارد؟
این ماجرا به قدری روشن است که نیازی به تحلیل ندارد! یعنی همه اسناد و مدارک مربوط به جغرافیای تاریخی منطقه، از قرنها پیش حاکی از این است که در منطقه بزرگی به نام قفقاز و آناتولی، کدام کشور بر همسایگان فرامرزی امروز حاکمیت داشته است. انگلیس و دیگران آمدند و این مناطق را دچار تجزیه کردند و کشورهای کوچکی را تشکیل دادند. اردوغان اخیراً گفته است: اگر ایران با ما در مسئله قفقاز و به تعبیر وی در ماجرای دالان ناتویی- تورانی مقابله کند، ما به جغرافیای تاریخی برمی گردیم! یکی از کارشناسان پاسخ دندان شکنی به وی داده است که: میخواهید به کدام دوره برگردید؟ اگر بخواهید از دوره هخامنشیان تمام نقشههای ترسیم شده توسط خود کشورهای غربی را بررسی کنید، در همه اینها خبری از ترکیه امروز نیست، خبری از آذربایجان امروز نیست، همه ذیل منطقهای بزرگ به نام کشور ایران هستند. در نقشه شاهنامه که مربوط به صدر اسلام است، شما یک ایران بزرگ میبینید که در غرب، فراتر از دریای سیاه است و تا شرق کوههای کشمیر و هندوکش ادامه دارد؛ بنابراین اگر کسی بخواهد ادعای ارضی کند، این جمهوری اسلامی ایران است که میتواند چنین ادعایی داشته باشد و اگر به جغرافیای تاریخی برگردیم، اینها باید به اینکه در زمره ایران بزرگ بودهاند، تمکین کنند. در اثر سیاستهای استعماری کشورهایی مانند انگلستان و دیگران، مناطقی از ایران جدا و کشورهای ذرهبینی ایجاد شده است. البته آنها به این موضوع آگاهند، مخصوصاً اردوغان میداند که این مسئله مبرهن و روشن است، اما ژست امپراطوریستی نمیگذارد این فرد، حقیقتها و واقعیتهای تاریخی معاصر و حتی روز را قبول کند!
در ماجراها و درگیریهای قفقاز از سال ۱۹۹۱، چه کشوری بیشترین سهم را در تعامل با ملل درگیر داشته و دارد؟
اولین کشوری که نجیبانه استقلال آذربایجان را به عنوان یک کشور مستقل بعد از فروپاشی شوروی پذیرفت و به تعامل با آن پرداخت، جمهوری اسلامی ایران بود. در سال ۱۹۹۱، بسیاری از مردم آذربایجان و مخصوصاً نخجوان از جمهوری اسلامی میخواستند طرحی پیاده کند تا بتوانند به سرزمین مادری شان ملحق شوند. حتی یک موضوع روایت شدهای هست که حیدر علی اف در همان مقطع، از رئیسجمهور وقت ایران (مرحوم هاشمی رفسنجانی) درخواست کرده بود منطقه نخجوان با توجه به جدا افتادنش از بدنه آذربایجان (باکو)، به جمهوری اسلامی ملحق شود! علاوه بر اینها ایران میتوانست از جنبه حقوقی، ادعای الحاق این مناطق به خاک خود را کند، اما نجیبانه آمد و استقلال آنها را پذیرفت. اگر در جنگ اول قرهباغ، کمکها، مشاورهها و حضور رزمندگان جمهوری اسلامی در آذربایجان نبود، ارمنستان تا باکو پیشروی و بیشتر خاک آذربایجان را به خود ملحق کرده بود! حمایتهای جمهوری اسلامی از آذربایجان بود که ارمنستان موفق به این کار نشد. منتها همانگونه که عرض کردم، عدم فهم مسائل سیاسی زمان گذشته و حال، مسئولان آذربایجان را دچار توهم کرده است! اینها متوهماند که خودشان توانستند کشورشان را از دست متجاوزان به قرهباغ و آذربایجان نجات دهند، غافل از اینکه اگر به تاریخ مراجعه کنند و حداقل شهدای ایرانی را در خاک خود ببینند، پی میبرند که واقعیت ماجرا چیست! در آن مقطع که جمهوری اسلامی مقابل متجاوزان به قرهباغ به آذربایجان کمک میکرد، دوستان ترکیهای ما – که امروز کاسه داغتر از آش شدهاند- برای هموار کردن راه برای ناتو، پشت آذربایجان را خالی کردند. خالی کردند که هیچ، حتی گاهی اوقات با موضعگیریها و سیاستهایشان به طرف مقابل کمک میکردند! منتها امروزه تحریکات ناتو و به طور مشخصتر انگلیس، رژیم صهیونیستی و امریکا از یک طرف و تفکر و توهم امپراطوریستی اردوغان از طرف دیگر، اینها را متوهم کرده که بیایند و دالان جعلی و ادعایی زنگه زور را راهاندازی کنند. اینها تصور میکنند با کوتاه کردن دست ایران از منطقه و مناسبات بینالملل و باز کردن راه ناتو به اهداف خیالی خود میرسند. با این همه احساس میشود که خودشان هم به این باور رسیدهاند که با حضور قوی امروز ایران در منطقه، این مسئله امکانپذیر نیست. یک سر موضوع هم بر میگردد به توان و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی که اینها در برهههای معاصر، نمونههایی از ضرب شست او را مقابل امریکا، رژیم صهیونیستی و دیگران دیدهاند.
صهیونیستها و ناتو در درگیریهای قفقاز و به ویژه ایروان و باکو چه نقشی دارند؟
ما وقتی در کل دنیا اوضاع را میبینیم، همیشه و هر وقت که در منطقه کوچکی بین دو کشور درگیری اتفاق افتاده، نظام سلطه جهانی متشکل از امریکا، اروپا و سگ پاچه گیرشان (رژیم صهیونیستی) وارد و آتش بیار معرکه شدهاند. آنها نه تنها به کشورهای درگیر کمکی نکردهاند، بلکه همواره خودشان بخش بزرگی از مشکل بودهاند. در منطقه آذربایجان و در جنگ ارمنستان با آذربایجان نیز ما خیلی روشن میبینیم که رژیم صهیونیستی از سالها پیش شروع به فروش تسلیحات به دو کشور ارمنستان و آذربایجان کرده است. در نهایت برای اینکه جبهه خود را از مرزهایش به مرزهای جمهوری اسلامی بکشاند، تنها کشوری را که میتوانست مورد طمع قرار دهد و راحت به وسیله آن در منطقه آتش افروزی کند، جمهوری آذربایجان بود. از سوی دیگر هم رژیم صهیونیستی را تحریک کردند تا به منطقه بیاید و مخصوصاً در جنگ دوم قرهباغ، پشت آذربایجان بایستد. میتوان گفت در این ماجرا، ارمنستان بازی خورد! این کشور فکر میکرد اگر اسرائیل به او هم سلاح بدهد، حتماً یک روز حامی او خواهد بود، اما دید و دیدیم که نه! این فروش سلاح، فقط برای منفعت مالی و اقتصادی است. ارمنستان یا هر کشور دیگری باشد، برای اسرائیل تفاوتی ندارد. رژیم صهیونیستی فقط میخواهد سلاحهایش را بفروشد. صهیونیستها هم فکر میکردند و میکنند که در منطقه خودمان و بیخ گوشمان، یک جبهه تازه مقابل جمهوری اسلامی بازمیکنند و خودشان را از دست برتر اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی و نیروهای وفادار به آن نجات میدهند. اسرائیل به منطقه آمد تا اگر لازم شد جمهوری اسلامی را درگیر کند و به خیال خود به اهدافش برسد. متأسفانه درک نکردن حقوق همسایگی از سوی مسئولان آذربایجان نیز کار را خراب کرد و دولت باکو خیلی آسان به این رژیم جعلی سواری داد! برای مثال ما به یاد داریم که در چند سال پیش پهپاد رژیم صهیونیستی از نخجوان بلند شد و به حریم هوایی جمهوری اسلامی آمد! این نشانهای بود از اینکه رژیم صهیونیستی میخواست به ما بفهماند در منطقه حضور دارد. اما جمهوری اسلامی در جای خودش پاسخهای مناسب را داد. امروز آذربایجان فکر میکند اگر نیروهای دیگری مثل رژیم صهیونیستی، انگلیس و دیگران وارد منطقه شوند، میتوانند شرایط این کشور را متحول کنند و با ساختن تاریخ جعلی کاری را از پیش میبرند، در صورتی که به خیالات خام افتادهاند. به همین دلیل میبینیم که برخی از عقلای این کشور، گاهی اظهاراتی دارند و واقعیات تاریخی را متذکر میشوند: بابا ما را از ایران بزرگ جدا کردهاند، دچار توهم نشوید! انسان احساس میکند که برخی از آنان فهمیدهاند که نمیشود با بزرگترین قدرت منطقه بازی کرد. متأسفانه امروز میبینیم که ارمنستان نیز مانند آذربایجان فریب خورده است، آن هم یک فریب جدی! یعنی امروز وقتی فرانسه یا اتحادیه اروپا بعد از آزادسازی قرهباغ کنار ارمنستان قرار میگیرد، این کشور درنمییابد که فرانسه میخواهد در کنار مرزهای جمهوری اسلامی به نفع ناتو ایفای نقش کند و در نهایت ارمنستان را هم فدای امیال خود خواهد کرد. یک نکته دیگر هم که جای تذکار دارد و باید روی آن تأکید کنیم، این است که جمهوری اسلامی و به خصوص رهبر معظم انقلاب اسلامی از آغاز تأکید داشتند که چه جمهوری آذربایجان علیه ما کاری کند چه نکند، ما معتقدیم که منطقه قرهباغ به جمهوری آذربایجان و به مسلمانان تعلق دارد. وقتی ما میگوییم به جمهوری آذربایجان تعلق دارد، منظورمان حکومت آذربایجان نیست، بلکه مردم و تاریخچه هویتی این کشور است. این مناطق متعلق به اسلام است، منطقه، منطقه اسلامی است. ارمنستان آمده و آن را اشغال کرده بود، طبعاً ما از آزادی آن خشنود هستیم. اینکه جمهوری آذربایجان به کمک دیگران توانسته است این منطقه را آزاد کند، موجب خوشحالی ماست که خاک مردم مسلمان به آنها برگشته است. این فرق میکند با اینکه به نفع جمهوری آذربایجان، موضعگیری کرده باشیم. چالشهای ما باید حل شود و این دولت سرعقل بیاید که با قدرت بزرگی که در همسایگی اوست، به تحریک کشورهایی که از دوردست آمدهاند، نمیتوان درافتاد. عاقبت درافتادن با ایران بزرگ، در طول تاریخ ثابت و ثبت شده است.
چرا حکومت آذربایجان از روشن شدن کمکهای ایران به باکو در جنگ اول قرهباغ خودداری میکند؟
حکومت الهام علی اف، بیشتر به منافع اقتصادی خود و خانوادهاش توجه دارد، یعنی اصلاً اینکه آنها بیایند و عقلایی را در دولت راه دهند که بتوانند تاریخ را ببینند و از آن عبرت بگیرند و آینده کشورشان را بر اساس آن ترسیم کنند، ما چنین اراده و رویکردی را در این حکومت نمیبینیم. از طرفی هم دولتی مثل ترکیه وارد شده و به زعم خودش تفکر جهان ترک و اتحادیه جهان ترک را در مغز آنان انداخته و مخاطب را از مسیر درست و منطقی منحرف کرده است. مردم باکو (آنهایی که به یادشان است)، میتوانند شهادت بدهند که جمهوری اسلامی در جنگ اول قرهباغ، چقدر به آذربایجان کمک کرد. مطلعانِ آنها میدانند که تاریخ معاصر آن نیست که اکنون و با اغراض سیاسی به تصویر کشیده میشود. اما دولت باکو تلاش دارد تا گذشته تاریخی خود را از ذهن مردم پاک کند! برای اینکه اگر این واقعیت را بپذیرد، باید خواستههای مردم مسلمان خودش را که همواره خواستار ارتباط قوی و مستمر با مردم مسلمان ایران بودهاند، بپذیرد و این ارتباط هرچه بیشتر شود، آن روحیه منفعت طلبی و مهمتر از آن به سمت حکومت لاییک حرکت کردن، دچار خطر و خدشه خواهد شد. امروز حکومت باکو، یک حکومت لاییک است. اگر ارتباط اینها با یک کشور مسلمان و شیعه مانند ایران تقویت شود، نمادهای تفکر آنان در آذربایجان تقویت خواهد شد. برای اینکه بتوانند پایههای حکومت لاییک را تقویت کنند، باید نمادهای دینی و مذهبی را بشویند. چطور بشویند؟ یکی از راههای شستن و از بین بردن این نمادها، قطع کردن ارتباط مردم مسلمان آذربایجان با مردم مسلمان ایران است. اگر این ارتباط قطع شود، واقعیات خود به خود دگرگون خواهد شد. یک سؤال خیلی ساده این است: مگر جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان در جنگ است که حکام باکو مرزها را بستهاند؟ مگر ما با مردم آذربایجان مشکل خاصی داریم که نمیگذارند آنها با این طرف ارتباط برقرار کنند؟ هیچ اتفاق خاصی بین آذربایجان و ایران نیفتاده است، فقط برای اینکه پایههای حکومت لاییک آنها لرزان نشود و به علاوه اختلاسهای مالی و نیز خطایای سیاسی، اجتماعی و تاریخی از سوی دستاندرکاران حکومت آذربایجان راحتتر انجام گیرد، باید ارتباطات دینی و عاطفی بین دو کشور قطع شود! در این میان البته و یقیناً تحریکات امریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و ترکیه در موضعگیریهای دولت باکو مؤثر است. اصلاً نکتهای را بنده اضافه کنم: هویت جمهوری آذربایجان، بخشی از تمدن بزرگ ایرانی است. امروز حکومت باکو احساس میکند اگر نشانههای تاریخی این تمدن بزرگ اعم از دینی، فرهنگی، اجتماعی و… احیا شود، خود به خود اجازه نخواهد داد کشورهای دیگر بتوانند آنجا نقشی ایفا کنند.
به نمونههایی از تلاش حکومت آذربایجان برای اسلامزدایی و ایران زدایی فرهنگی اشاره کنید.
به عنوان مثال، شما میبینید که میآیند و مثلاً در مقبره نظامی شاعر بزرگ ایرانی، لوحهایی را که به زبان فارسی و در طول تاریخ وجود داشته، میشکنند و از بین میبرند و به زبان لاتین آذری امروز، تابلوهایی را نصب میکنند! یا مثلاً میآیند و در کتابهای تاریخ مدارس، برای خودشان تاریخ جعلی میسازند. برای اینکه نشانههای تمدن بزرگ ایرانی را در منطقه قفقاز، مخصوصاً قفقاز جنوبی، آناتولی و ترکیه از بین ببرند. اگر در خود ترکیه هم نشانههای تمدن بزرگ ایرانی را دنبال کنیم، به عدد غیرقابل شمارشی میرسیم! در موزههایشان، در مراکز فرهنگیشان و در کتابخانههایشان، جلوههای غیرقابل انکار این پدیده وجود دارد. الان تنها کافی است تا اردوغان دستور دهد که نُسَخ خطی فارسی در کتابخانههای ترکیه را شمارش کنند. این نشان میدهد که چرا آتاتورک آمد و خط ترکیه را عوض کرد؟ برای اینکه مردم از فرهنگ و تمدن بزرگ اسلامی- ایرانی خودشان دور بیفتند. خود آذربایجان چرا خط ایرانی را به الفبای لاتین تغییر داد؟ برای اینکه همین تمدن بزرگ را از بین ببرند. یعنی اولین نقطهای که حکام آذربایجان فرهنگ زدایی را شروع کردند، همین تغییر خط بود که نشانههای تمدن ایرانی را در آذربایجان و ترکیه از بین ببرند.
به نظر شما دولت ترکیه از چه روی در پی بازگشایی دالان جعلی زنگه زور است و اصلاً از نظر قوانین بینالمللی، این کار عملی است یا خیر؟
زمانی ترکیه در منطقه مدیترانه، واقعاً دستش خیلی باز بود و تمام فعالیتهای اقتصادی خود را در آن منطقه و از طریق مدیترانه انجام میداد. الان این کشور در منطقه مدیترانه مشکلات اساسی با سوریه دارد، مشکلات جدی با یونان دارد، مشکلات جدی با روسیه دارد و اساساً مشکلات جدی با اروپا پیدا کرده است. در حال حاضر اتحادیه اروپا چندین سال است که ترکیه را بازی میدهد! یک بار میگوید این کشور را وارد اتحادیه اروپا میکنیم، یک بار میگوید نمیکنیم! این هم که ترکیه را وارد ناتو کردند، فقط برای مهار فعالیتهای روسیه و ایران بوده است. در حال حاضر دولت اردوغان در منطقه مدیترانه، مشکلات زیادی را برای ارتباطگیری یا به عبارت روشنتر ارسال کالاهای خود به اروپا احساس میکند و به نظر میرسد از این جنبه، حقیقتاً در بن بست قرار گرفته است. از بین رفتن داعش، واقعاً کمر ترکیه را شکانده و این یک واقعیت آشکار است. هر چقدر هم بگویند که ما ضد داعش و ضد تروریسم هستیم، ما دیدیم و میبینیم که اینها در سوریه، از داعش حمایت میکردند و از طریق آنها منافعی هم داشتند. الان ترکیه از یک طرف میبیند که اگر بخواهد با آسیای میانه و آسیای دور ارتباطش را راحتتر کند، چارهای ندارد جز اینکه بیاید و مسیر کوتاهتری را برگزیند. مسیر کوتاهتر کجاست؟ اینها هیچ راهی را پیدا نکردند، مگر اینکه بیایند و دالان جعلی زنگه زور یا به تعبیر خیلی واقعیتر دالان «تورانی- ناتویی» را در منطقه باز کنند. منتها توجه ندارند که در این منطقه، مسیر بسیار بزرگتر و بهتری وجود دارد که ارتباط ایران با اروپا، آسیای میانه و آسیای شرق را به راحتی امکانپذیر کرده است. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی: این مرز، مرز هزار ساله است. مرزی است که ما طی هزاران سال از آنجا با دنیا ارتباط برقرار کردهایم. هرچند خاک کشور دیگری است، اما مرز ما هم است. این حقیقت را از یاد برده بودند و فکر میکردند که اگر کمی قیافه طلبکارها را به خود بگیرند، جمهوری اسلامی عقبنشینی و منطقه را باز میکند! اکنون چندین سال است که آذربایجان و ترکیه، از این مسیر هیچ ارتباطی با هم ندارند و تمام ارتباطاتشان از مسیر ایران بوده است. یعنی از آذربایجان وارد ایران میشدند و به نخجوان میرسیدند. خُب الان چه اتفاقی افتاده است؟ آیا این مسیر نا امن شده؟ آیا در این مسیر ایران باج خواهی کرده است؟ در حال حاضر آزادترین، بیدغدغهترین و کوتاهترین مسیری که میتواند ارتباط باکو با نخجوان را برقرار کند، این مسیر بوده و تا هم اینک نیز آنان از همین راه استفاده کردهاند. اکنون ترکیه میخواهد حاکمیت منطقه را از سوی باکو به دست بیاورد. از سوی دیگر اگر ارمنستان با ایران قطع رابطه کند، مجبور است به کشوری دیگر اتکا داشته باشد. در این میان به چه کشوری تکیه کند؟ به ترکیه؟ ارمنستان در طول تاریخ، جنگهای بزرگی با ترکیه داشته است. زمانی که ترکیه متهم به نسل کشی ارامنه است، آیا میتواند ادعا کند که نقطه اتکای ارمنستان است؟ تاریخ هم به ما میگوید که نمیتواند! از آن طرف جمهوری اسلامی ایران نمیتواند بپذیرد که این منطقه به روی او بسته باشد؛ بنابراین جمهوری اسلامی ایران با صراحت اعلام کرده است که اجازه این تحرکات را نخواهد داد. چند روز قبل هم وزیر راه و شهرسازی کشورمان رفت و دالان ارس را دوباره احیا کرد.
آیا نگاه مردم آذربایجان و ترکیه به جمهوری اسلامی ایران، همسو با نگاه حاکمان باکو و آنکاراست؟
ارتباطی که ما با مردم آذربایجان داریم، نشان میدهد که اهالی این کشور از جمهوری اسلامی ذرهای دلخوری و ذهنیت منفی ندارند. مردم آذربایجان در طول تاریخ، کشور ایران را سرزمین مادری خود میدانستهاند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و از سال ۱۳۶۹، آنان دیدند که حقیقتاً جمهوری اسلامی در تمام فرازهای مهم تاریخ، حامی مردم آذربایجان بوده است. از برخی از مصاحبههایی که در شبکههای این کشورها و شبکههای ماهوارهای «من و تو» و «اینترنشنال» انجام میگیرد، کاملاً مشخص است که فردی را در خیابان گیر میآورند و وی را توجیه میکنند که علیه ایران صحبت کند! در کشوری که حکومت آن لاییک است و در آن سرکوب شدید امنیتی و نظامی برقرار است، از مردم آن چه انتظاری دارید! طبیعتاً مردم از ترس جان مجبورند به خواستههای حکومت تن در دهند. بدون اغراق میتوانم بگویم که بدنه مردم آذربایجان و ترکیه به جمهوری اسلامی علاقهمندند. بنده اخیراً درباره پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد قرهباغ، از حداقل ۶۰۰ نفر از مردم آذربایجان سؤال کردم. همه آنها بدون استثنا پیام دادند که این پیام حرف دل ماست!
با توجه به اینکه دو کشور ترکیه و آذربایجان، داعیهدار حمایت از ملت فلسطین و از سویی هر دو از پیشتازان عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس هستند، تحولات اخیر در سرزمین اشغالی چه تأثیری بر سیاست خارجی آنها در ارتباط با موضوع فلسطین خواهد داشت؟ این رویداد میتواند با چه بازخوردهایی در داخل مواجه شود؟
عملیات «طوفان الاقصی»، ضمن برخورداری از حمایتهای عمومی و بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی، دستاورد رسواسازی دولتها و حکومتهای مزور و ریاکار را نیز به همراه دارد. اردوغانی که رؤیای رهبری کشورهای مسلمان در سر میپروراند و در مجامعی با ریاکاری شعار ضد صهیونیستی میداد، امروز در مقابل پیروزیهای فلسطینیان بر رژیم کودککش صهیونیستی، ابراز تأسف کرده و به جلادان صهیونیست بابت هلاکت سربازانشان تسلیت میگوید و بالعکس در مقابل شهادت خیل عظیم مردان و زنان و کودکان فلسطینی، سکوتی ننگ آور را اختیار کرده است! یا علی اف که در جوار مرزهای ایران و با ریاکاری و دروغ آیه فتح میخواند، امروز به سفیرش دستور فاتحه خوانی بر هلاک شدگان صهیونیست میدهد! اما اینکه این تحولات چه تأثیری بر روند سیاست خارجی اینها خواهد گذاشت، بیشک همانگونه که رهبر حکیم انقلاب اسلامی فرمودند: شکست صهیونیستها برای خودشان غیر قابل ترمیم است، چه رسد به اینکه دیگرانی مثل باکو و آنکارا انتظار داشته باشند که پاشنه بر همان روال سابق بچرخد! یقیناً با پیروزی فلسطین مظلوم، جبهه مقاومت جان تازهای خواهد گرفت و ملت مسلمان و جوانان مؤمن و شجاع آذربایجان و ترکیه هم – که خود را بخشی از جبهه مقاومت میدانند- مطالباتشان را توسعه داده و از این پس حکومتهای خویش را به چالشی جدی خواهند کشید. بلاشک این کشورها در مقابله با ایران اسلامی و جبهه مقاومت باید تجدید نظر کنند، چراکه بخش عمدهای از سیاستهای آنها به سیاستها و عربدهکشیهای رژیم صهیونیستی گره خورده بود و با متلاشی شدن ارکان امنیتی و سیاسی این رژیم پوشالی، حامیان و دنبالههایش نیز دچار افول روحیه و مدیریت خواهند شد.
به نظر میرسد زمان آشنا کردن بیش از پیش جوانان هر دو کشور از سوی رسانهها و مبلغان جبهه مقاومت، نسبت به ماهیت و سیاستهای جلادانه و غاصبانه رژیم صهیونیستی در دو کشور ترکیه، آذربایجان و قفقاز فرا رسیده است. در این عرصه جبهه رسانهای ایران اسلامی، رسالت خطیری را به عهده دارد و آخرین کلام اینکه همه عناصر فعال جبهه مقاومت و جهاد، امروز باید گردهم آیند و با هم افزایی کمر استکبار را بشکنند: قطرههای رها فراز آیید، سوی دریا دوباره باز آیید
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.