حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین اسکندری از روزهای ابتدائی شکل گیری پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تا اواسط سال ۱۳۹۷ به عنوان عضو هیئت علمی و مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فعالیت داشت. اسکندری از موثرترین عوامل تشکیل گروه علوم سیاسی پژوهشگاه و تولید آثار فاخر و مورد نیاز جامعه علمی بود. ۹ اثر از وی در رشته علوم سیاسی در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به چاپ رسیده و کتاب «درآمدی بر حقوق اساسی» در دومین همایش کتاب سال حوزه به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد، وی جمعه ۲۹ شهریور بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.

به همین مناسبت در این مجال مروری خواهیم داشت بر دغدغه ها و اندیشه های وی در کتاب مبانی اندیشه سیاسی در اسلام.

اسلام، دین الهی و یک آیین کامل اجتماعی است که بر همه ابعاد زندگی انسان؛ اعم از مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، حقوقی و قضائی، اقتصادی و سیاسی و …، اشراف و نظارت شایسته دارد؛ ولی به رغم غرض ورزی ها و گزافه گویی های تشنگان قدرت و ثروت که سعی دارند دین را از صحنه های سیاسی و اجتماعی دور سازند و مانع از سر راه خود بردارند، اسلام نه تنها در سیاست دخالت می کند، بلکه نسبت به آن اهتمام بیشتری دارد.

شاهد بر این مدعا، آیات و روایات بسیاری هستند که در قرآن مجید و منابع شیعه و سنی در دسترس خوانندگان قرار دارند و ما در اینجا به ذکر روایتی از معصوم تبرک می جوئیم که می فرمایند: « بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ عَلَی الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَهِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَهِ: اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز و زکات و روزه و حج و ولایت، و هیچ یک آنها آن گونه که ولایت مطرح شده است مطرح نگشته است».»(قمی، سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار، ج ۴، ص ۲۳۴؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱،، ص۱۸) که نه تنها ولایت را جزء ارکان دین؛ بلکه از مهمترین آنها برشمرده است.

تمدن اسلامی از پانزده قرن و نظام هایی که در این مدت طولانی، به طور واقعی یا ادعایی، به نام اسلام حکومت کرده اند، می توانند شاهد مهم دیگری باشند بر اهتمام دین نسبت به حکومت و سیاست و کسی نمی تواند اهمیت سیاست و اندیشه سیاسی در اسلام را منکر شود. مسلما یکی از موضوعات مهم مربوط به آن، اصول کلی و مبانی اندیشه سیاسی و تنوع و تقسیم بندی و بیان قرب و بعد آنهاست که اندیشه های سیاسی اسلام را به واقع تحت تأثیر قرار داده اند.

اسلام، به دلالت آیات و روایات و شهادت اسلام شناسان و تجربه تاریخی که در اداره جوامع و ایجاد نظام های سیاسی داشته، دینی است که در هر یک از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی برنامه ویژه ای داشته و با اصول جهان بینی و تفسیری که از جهان و انسان به دست می دهد، هماهنگی واقعی دارد.

اسلام دارای نظام سیاسی، اقتصادی، حقوقی و قضایی است، در مورد روابط بین الملل و جنگ و صلح، حقوق خانواده، روابط متقابل همسران و والدین و فرزندان و در ارتباط با تجارت، تولید، کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش و …، همه و همه، سخن و برنامه دارد. این مطالب را می توان از کتاب و سنت و آنچه توسط اهل فن، از این منابع به کمک عقل استنباط شده، در فقه و فلسفه و کلام و یا از سیره سیاسی معصومان دریافت.

در این نظام کامل اجتماعی می توان سیاست را به عنوان شاخص ترین و مهمترین ابعاد آن نام برد و آیات و روایات بر این حقیقت گواهی می دهند. کافی است نگاهی گذرا به آیات و روایات داشته باشیم تا متوجه اهمیت این بعد اسلام شویم. آیات فراوانی نیز بر اهمیت بعد سیاسی دین تأکید می کنند، علت آن نیز این است که بعد سیاسی در نظام اجتماعی بر دیگر ابعاد آن اشراف دارد؛ در تبیین و تفسیر آنها دخالت می کند و ضامن اجرای آنها خواهد بود.

قرآن کریم در آیه ۲۵ سوره حدید «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ: ما سفیران خود را با بینات فرستادیم و کتاب و میزان همراهشان نمودیم تا مردم قسط و عدل را به پا دارند و آهن را فروفرستادیم که در آن صلابت و سختی و منافع برای مردمان وجود دارد تا خداوند بداند که چه کسی او و سفیرانش را با ایمان و از دل و جان کمک خواهد کرد، هر چند خداوند عزت‌مندی مقتدر است.»

این آیه بر اهمیت سیاست و برپایی عدالت تأکید می کند. در بیان اهمیت سیاست در قرآن به کلیدواژه هایی اشاره می کنیم؛ مواردی مثل مبارزه حق و باطل، ولایت و طاغوت، استکبار و استضعاف. حق زعامت و هدایت، امامت، ملاکهای تبعیت و ترک تبعیت و موازین اطاعت و عدم اطاعت، حق قضاوت و داوری اجرای حدود و دیات و قصاص؛ جنگ و صلح و مبارزه انبیاء و اولیاء و صالحان با سرکردگان کفر، همچون مبارزه موسی با فرعون و مبارزه ابراهیم با نمرود و دیگر انبیاء با دشمنانی که در برابر آنان ایستاده بودند و ده ها نمونه دیگر؛ اینها می توانند کلید و راهگشای ما برای ورود به جهان سیاست باشند که از سیاست اسلامی و اهمیت آن پرده می بردارند و با وجود آنها شکی در وجود سیاست دینی و اهمیت آن باقی نمی ماند.

بنابراین اسلام در کنار ابعاد اقتصادی، حقوقی و قضائی، بعد سیاسی نیز دارد و نظام های سیاسی ویژه ای را می پسندد یا مطرح می کند که بر اندیشه های سیاسی ویژه ای استوار است و به وسیله آنها حمایت می شود؛ اندیشه هایی که بر مبانی خاص استقرار می یابند و به سوی اهداف خاصی هدایت می شوند.

شهید صدر معتقد است بحث از اقتصاد یا سیاست اسلامی در واقع بحث در نظام های اقتصادی یا سیاسی آن خواهد بود، نه درباره علم اقتصاد یا سیاست؛ چرا که اسلام دین دعوت و وظیفه اش بیان روش است نه درگیر شدن در مباحث علمی. علمای ما بر تفاوت در روش آگاهی از سیستمهای دینی و غیردینی تأکید کرده اند؛ کاری که پژوهشگر مسلمان برای آگاهی از سیستمعای اجتماعی اسلام می کند، با کاری که پژوهشگران غیردینی برای آگاهی از نظام های دیگر انجام می دهند، تفاوت اساسی دارد. بنابراین پژوهشگران دینی و غیردینی از دو روش متفاوت استفاده می کنند: روش کشف نظام و روش تولید آن؛ که حرکت پژوهشگر در این دو روش، عکس دیگری است.

یک پژوهشگر مسلمان از مطالعه احکام شرعی، سیستم اجتماعی کشف می کند و پی جویی و حرکت او از طبقه فوقانی ساختار کلی جامعه، به طبقات زیرین و کشف ریشه ها و مبانی آن است؛ ولی پژوهشگران غیر دینی که خود سیستم های اجتماعی و قوانین مدنی را تولید می کنند، به طور طبیعی، از طبقه اول شروع کرده و به طبقات بالاتر می روند و اگر کس دیگری هم بخواهد می تواند مستقیم به نوشته مؤسسان و پیشکسوتان رجوع کند که معمولا در دسترس قرار دارند.

ما به عنوان یک پژوهشگر مسلمان یا باید مستقیم در کشف مبانی اسلامی اندیشه های سیاسی، تلاش کنیم تا ببینیم اسلام اندیشه های مربوط به حکومت و قدرت و همزیستی را بر چه بنیادهایی استوار ساخته است؛ به این منظور که شناخت آنها بتواند در شکل گیری صحیح اندیشه های سیاسی ما تأثیرگذار باشد؛ زیرا اندیشه های سیاسی که با توجه به مبانی و اهداف اسلامی در ذهن انسان تحقق پیدا کنند، به طور طبیعی اندیشه هایی اسلامی خواهند بود و یا اینکه غیرمستقیم در کشف مبانی اندیشه های سیاسی اسلام تلاش خواهیم داشت، به این صورت که با کشف احکام تفصیلی و جزئی، در پی کشف مبانی کلی آنها باشیم. در این دو صورت هر چند می توان به نتیجه واحدی رسید، ولی روش استخراج مبانی متفاوت خواهد بود. در صورت اول مستقیم در پی کشف مبانی از آیات و روایات هستیم و در صورت دوم آنچه مستقیم از آیات و روایات استخراج می کنیم، اندیشه ها و احکام جزئی سیاسی اند که می توان از مطالعه آنها به مبانی کلی پی برد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.